سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بزرگترین دریغها در روز رستاخیز دریغ مردى است که مالى را جز از راه طاعت خدا به دست آورد ، پس مردى آن را به ارث برد و در طاعت خداى سبحان انفاق کرد . او بدان انفاق به بهشت رفت و نخستین بدان راه دوزخ سپرد . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 86 خرداد 1 , ساعت 3:34 عصر

 

شراب و به طور کلى‏«مسکرات‏»از بزرگترین بلاهاى خانمان برانداز جامعه بشرى بوده و هست.در نکوهش این سم مهلک،همین اندازه کافى است،که با بزرگترین سرمایه بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران،که همان‏«عقل و خرد»است،سر جنگ و مبارزه دارد.سعادت انسان در پرتو خرد تامین مى‏گردد،فرق انسان با سائر جانداران در همان قواى فکرى است،و«الکل‏»دشمن بزرگ آن به شمار مى‏رود.از این نظر،جلوگیرى از نوشیدن مشروبات الکلى یکى از برنامه‏هاى پیامبران آسمانى بوده است.همچنین شراب،در تمام شرایع آسمانى محکوم به تحریم بوده است. (1) در شبه جزیره عربستان، میخوارگى به صورت یک بلاى عمومى،یک بیمارى واگیر درآمده بود،که مبارزه قطعى و اصولى با آن نیاز به طول زمان داشت.امکانات محیط و شرائط و احوال عموم عرب نیز اجازه نمى‏داد که پیامبر خدا،بدون مقدمه آن را تحریم نماید،بلکه ناچار بود بسان یک طبیب،تدریجا مزاج جامعه را آماده سازد تا مبارزه قطعى و نهائى صورت پذیرد.

از این نظر آیه‏هاى چهارگانه‏اى که پیرامون ابراز انزجار از شراب نازل گردیده است‏یکنواخت نیست،بلکه از مرحله ابتدائى شروع شده تا آنجا که به صورت قطعى تحریم آن را اعلام کرد.

دقت در این آیه‏ها روش تبلیغى پیامبر خدا را به ما مى‏آموزد.شایسته است گویندگان و نویسندگان زبردست از این شیوه پیروى نمایند،و مبارزه با آلودگیهاى اجتماعى را از همین راه تعقیب کنند.

شرط اساسى مبارزه با یک کردار ناشایست،در مرحله نخست‏بیدار کردن افکار و توجه دادن جامعه به مضار و مفاسد آن است.تا آمادگى روحى و انگیزه باطنى در جامعه نباشد،مبارزه اصولى با یک کردار ناشایست‏به طورى که خود مردم ضامن اجراء آن باشند امکان‏پذیر نیست.

از این نظر،قرآن در نخستین بار،در اجتماعى که میخوارگى جزء زندگى آنها بود. ساختن شراب از خرما و انگور را با«رزق حسن‏»(روزى نیکو)مخالف دانسته و از این طریق هشدارى به افکار خفته داده است.چنانکه مى‏فرماید:«و من ثمرات النخیل و الاعناب تتخذون منه سکرا و رزقا حسنا»: (2) «شما اى مردم!از خرما و انگورهم مایع مست کننده و هم رزق نیکو به دست مى‏آورید».قرآن،براى نخستین بار گوشزد نمود که ساختن شراب از آنها،ارتزاق نیکو نیست،بلکه‏«ارتزاق حسن‏»آنست که آنها را به همان صورت انگور و خرما مصرف نمائید.

این آیه تکانى به افکار داد،و مزاج آلوده را آماده کرد که پیامبر بتواند پس از آن،لحن خود را شدیدتر کند و به وسیله آیه دیگر اعلام کند که نفع جزئى(مادى)شراب و قمار در برابر آن همه مضار ناچیز است.و این مطلب را با آیه یاد شده در زیر بیان نموده است:

«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما» . (3)

«از حکم شراب و قمار از تو سئوال مى‏کنند،در پاسخ آنها بگو که اگر چه در قمار و شراب استفاده جزئى مادى است ولى ضرر و گناه آنها بیشتر است‏»بدون شک،مقایسه سود و زیان از طریق برترى زیان بر سود،تنها براى مردم اندیشمند و آگاه،در ایجاد انزجار کافى است،ولى توده مردم تا نهى صریح نباشد با این شیوه از بیان،از ارتکاب عمل ناشایست‏خوددارى نمى‏نمایند.

حتى‏«عبد الرحمان عوف‏»،با اینکه آیه فوق نازل شده بود،ضیافتى ترتیب داد و شرابى سر سفره حاضر نمود.حضار پس از نوشیدن شراب به نماز ایستادند.یکى از آنها آیه را در نماز غلط خواند به طورى که معنى را دگرگون ساخت،یعنى بجاى «لا اعبد ما تعبدون‏» که معناى آن اینست:که اى مشرکان من بتهاى شما را نمى‏پرستم،چنین خواند که:«لا اعبد ما تعبدون‏» که مفاد آن،ضد آیه یاد شده است.

این جریانها مزاجها را آماده نمود تا شرایط و اوضاع اجازه دهد که شراب لااقل در شرائط و حالات خاصى تحریم گردد.از اینرو،صریحا اعلام گردید که هیچ فرد مسلمان حق ندارد که با حالت مستى نماز بگزارد،و این تشریع الهى با این آیه اعلام گردید: «لا تقربوا الصلوة و انتم سکارى حتى تعلموا ما تقولوا» (4) یعنى در حال مستى نماز نخوانید تا بدانید چه مى‏گوئید.

تاثیر این آیه به حدى بود که گروهى،براى همیشه میخوارگى را ترک گفتند و منطق آنها این بود،که چیزى که به نمازتان زیان مى‏رساند،باید مطلقا از برنامه زندگى حذف گردد.

ولى گروه دیگر همچنان دست از کردار خود برنداشته بودند،حتى یک نفر از«انصار»با توجه به آیه یاد شده،در ضیافتى که ترتیب داده بود،میهمانان پس از صرف شراب،به جان هم افتاده و سر و دست همدیگر را شکستند،سپس شکایت‏حضور رسول خدا آوردند.خلیفه دوم که تا آن روز شراب مى‏خورد،به گمان اینکه آیات گذشته کافى براى تحریم قطعى شراب نیست،دست‏به دعاء برداشت،و گفت‏«اللهم بین لنا بیانا شافیا فى الخمر»یعنى بارالها بیان صریح و قانع‏کننده‏اى براى ما نازل فرما.

ناگفته پیداست که این گونه پیشامدهاى ناگوار،محیط را آماده پذیرش قطعى تحریم شراب ساخت.از اینرو،حکم صریح و نهائى حرمت‏شراب چنین نازل گردید:

«یا ایها الذین آمنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون‏» (5)

اى افراد با ایمان!شراب و قمار و بتان و«ازلام‏»(یک نوع بخت‏آزمائى بود)پلید و نجس‏اند،همگى از آنها اجتناب ورزید شاید رستگار شوید.

این بیان بلیغ و اکید باعث‏شد که کسانى که تا آن روز به بهانه نبودن بیان قطعى،باده‏گسارى مى‏کردند،از میخوارگى دورى جویند.در کتابهاى سنى و شیعه وارد است که خلیفه دوم پس از استماع آیه فوق چنین گفت:«انتهینا یا رب‏»یعنى دورى و اجتناب خود را از این وقت!اعلام مى‏داریم. (6)

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCCCDK2.htm



لیست کل یادداشت های این وبلاگ